عید قربان مبارک
مرداد 1396
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

 

 

سال ها پیش، یعنی در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام که یکی از پنج پیامبر بزرگ خدا بود در دو شب، یعنی شب نهم ماه ذی الحجه و دهم ماه ذی الحجه در خواب به اون حضرت وحی شد که روز دهم ذی الحجه برای رضایت خداوند مهربون، تنها فرزندش که اسماعیل نام داشت رو به منی که یک کوه در نزدیکیِ مکّه بود، ببره و اونو قربانی کنه.

 

حضرت ابراهیم علیه السلام هم که خدای مهربان را خیلی دوست داشت، بدون هیچ تردیدی، صبح روز دهم ذی الحجه، پسرش رو به منی برد و دست و پای اونو بست و تصمیم گرفت که به فرمان خداوند اونو قربانی کند، ولی همین که خواست با چاقو گلوی اسماعیل را ببره از سوی خداوند فرمان رسید که: «ای ابراهیم! تو از آزمایش الهی سربلند بیرون آمدی، اکنون فرزندت را رها کن و به جای اسماعیل این گوسفند را که برایت هدیه فرستادیم، قربانیکن».

 

حضرت ابراهیم علیه السلام هم بسیار خوشحال شد و پسرش رو بوسید و به جای او، اون گوسفند را قربانی کرد. از اون زمان تا حالا، هر سال حاجیان در منی، گوسفندی رو قربانیمی کنند. اون روز را هم روز عید قربان نامیدند.



تاریخ : پنجشنبه 2 مهر 1394 | 12:17 ق.ظ | نویسنده : پویا خیراذر نظرات 0



فیلم محمد رسول الله فیلم  سال20015بوده که تاحالا مرز15میلیارد تومان گذشته است
این فیلم خلاصه زندگی  حضرت محمد  رسول الله را  بیان میکند





تاریخ : پنجشنبه 2 مهر 1394 | 12:07 ق.ظ | نویسنده : پویا خیراذر نظرات 0
ندگی نامه حضرت محمد رسول الله(ص)

 

تولد و کودکی

بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود.

پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود.

برابر رسم خانواده های  بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای  به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگیهای شهر پرورش یابد .

" حلیمه " زن پاک سرشت مهربان به این کودک نازنین که قدمش در آن قبیله مایه خیر و برکت و افزونی  شده بود ، دلبستگی زیادی پیدا کرده بود و لحظه ای از پرستاری او غفلت نمی کرد. کسی نمی دانست این کودک یتیم که دایه های دیگر از

گرفتنش پرهیز داشتند ، روزی و روزگاری پیامبر رحمت خواهد شد و نام بلندش تا پایان روزگار با عظمت و بزرگی  بر زبان میلیونها نفر مسلمان جهان و بر مأذنه ها با صدای بلند برده خواهد شد ، و مایه افتخار جهان و جهانیان خواهد بود . حلیمه " بر اثر علاقه و اصرار مادرش ، آمنه ، محمد را که به سن پنج سالگی  رسیده بود به مکه باز گردانید . دو سال بعد که " آمنه " برای دیدار پدر و مادر و آرامگاه شوهرش عبد الله به مدینه رفت ، فرزند دلبندش را نیز همراه برد . پس از یک ماه ، آمنه با کودکش به مکه برگشت ، اما دربین راه ، در محلی بنام ابواء " جان به جان آفرین تسلیم کرد ، و محمد در سن شش سالگی از پدر و مادر هر دو یتیم شد و رنج یتیمی در روح و جان لطیفش دو چندان اثر کرد.

سپس زنی به نام ام ایمن این کودک یتیم ، این نوگل پژمرده باغ زندگی را همراه خود به مکه برد . این خواست خدا بود که این کودک در آغاز زندگی از پدر و مادر جدا شود ، تا رنجهای  تلخ و جانکاه زندگی را در سرآغاز زندگانی بچشد و در بوته آزمایش قرار گیرد ، تا در آینده ، رنجهای انسانیت را به واقع لمس کند و حال محرومان را نیک دریابد .

از آن زمان در دامان پدر بزرگش " عبد المطلب " پرورش یافت . عبد المطلب " نسبت به نوه والاتبار و بزرگ منش خود که آثار بزرگی در پیشانی  تابناکش ظاهر بود ، مهربانی  عمیقی نشان می داد . دو سال بعد بر اثر درگذشت عبد المطلب ، " محمد " از سرپرستی  پدر بزرگ نیز محروم شد . نگرانی " عبد المطلب " در واپسین دم زندگی بخاطر فرزند زاده عزیزش محمد بود . به ناچار " محمد " در سن هشت سالگی به خانه عموی خویش ( ابو طالب ) رفت و تحت سرپرستی عمش قرار گرفت . " ابوطالب " پدر " علی " بود .

ابو طالب تا آخرین لحظه های عمرش ، یعنی تا چهل و چند سال با نهایت لطف و مهربانی  ، از برادرزاده عزیزش پرستاری و حمایت کرد . حتی در سخت ترین و ناگوارترین پیشامدها که همه اشراف قریش و گردنکشان سیه دل ، برای نابودی  محمد " دست در دست یکدیگر نهاده بودند ، جان خود را برای حمایت برادر زاده اش سپر بلا کرد و از هیچ چیز نهراسید و ملامت ملامتگران را ناشنیده گرفت .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 2 مهر 1394برچسب:, :: 1:35 :: توسط : am

درباره وبلاگ
سفارشی از امیر ملک کلام علی (علیه السلام): شیعیان ما کسانی باشند که برای ولایت ما، به یکدیگر بخشش کنند و در راه دوستی ما به یکدیگر دوستی نمایند و برای زنده کردن امر و گفتار ما به دیدار هم بروند اگر خشم کنند ستم نکنند و چون راضی شوند اسراف نورزند;سبب برکت همسایگانند و با معاشرین خود صلح و صفا دارند. منابع: اصول کافی جلد 3.صفحه 333.
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: